ترس از نظر علمی، یک مقوله توخالی است که آن را به فرزندان خود منتقل می کنیم. وقتی نوزاد به دنیا می آید، هیچ تصوری از ترسیدن ندارد؛ به همین دلیل از تنهایی، تاریکی و مسائلی مانند آن نمی ترسد و به راحتی با آن کنار می آید؛ اما کم کم که بزرگتر می شود، داده هایی را از محیط اطراف دریافت می کند یا والدین به اشتباه در ذهن او جای می دهند که پس از مدتی باعث ایجاد ترس می شوند.
در اینجا ما به تعریف ترس، انواع آن، اثرات منفی اش بر کودک، علل و راههای درمان آن می پردازیم:
تعریف ترس: یک واکنش هیجانی است که در هنگام احساس به خطر افتادن امنیت جسمی یا عاطفی از انسان سر می زند.
انواع ترس ها:
ما به طور کلی دو نوع ترس داریم:
- ترس مفید یا هشدار
- ترس غیر مفید که خود به دو قسم است:
- ترس های طبیعی
- ترس های مضر و غیر طبیعی
ترس های طبیعی: به ترس هایی گفته می شود که با مرور زمان در بازه زمانی حداکثر دو سال از بین می روند و نیازی به درمان ندارند؛ مثل ترس نوزاد از افراد بیگانه که اغلب در سنین 6 تا 8 ماهگی به چنین ترسی مبتلا می شوند و ممکن است تا 18 ماهگی ادامه یابد و یا ترسیدن نوزاد از صداهای بلند و نداشتن تعادل به هنگام راه رفتن که به همه این ها، ترس های طبیعی گفته می شود و جای نگرانی ندارند.
ترس های مضر و غیر طبیعی:
به ترس هایی گفته می شود که بیش از دو سال ادامه پیدا کند و به صورت دائمی و طولانی در کودک باقی بماند؛ این نوع ترس ها ذهن کودک را طوری به خود مشغول می کند که قادر به رهایی از آن ها نیست و تمام زندگی عادی او را محاصره کرده و از خود تاثیرات منفی بر جای می گذارد.
ترس های مضر خود انواع مختلفی دارد که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
- ترس از تاریکی
- ترس از حیوانات: مثل ترس از سگ، گربه، زنبور، عنکبوت وغیره
- ترس از محیط اطراف و اجتماع: مثل ترس از مدرسه یا برخی فضاهای جدید
- ترسِ از دست دادن پدر و مادر به علت فوت یا طلاق
اثرات منفی این نوع ترس ها:
به طور کلی ترس های دائم و ثابت به هر علتی که باشد، مخصوصا در نوع حادّش، سبب اختلال در جسم و روان کودک می شود؛ نظیر:
- لکنت زبان
- شب ادراری
- کم رویی
- افسردگی
- پرخاشگری
- دروغ گویی: این رفتار ناپسند گاهی بر اثر ترس در کودک پدید می آید.
نابودی شخصیت کودک: که بدترین اثر ترس، همین است؛ زیرا که با نابودی شخصیت، کودک اعتماد به نفسش را از دست می دهد و دیگر در هیچ کاری داوطلب نمی شود و کاری را با رغبت انجام نمی دهد و گاهی بی تفاوت، تنبل، ضعیف و بی اراده می گردد؛ همه این ها به این علت است که کودک تمام انرژی خود را صرف مقابله با ترس می کند.
ترس های مفید:
برخی از کودکان دست به کارهای خطرناکی می زنند که نامش شجاعت نیست بلکه از درک خطر عاجزند و نمی دانند چرا چنین می کنند؛ بنابراین لازم است احتیاط کردن را به آن ها یاد داد، باید آن ها را از عواقب کارهای خطرناک بترسانیم و به آن ها هشدار بدهیم. هشدار دادن همیشه با خود ترسی را به همراه دارد که ماهیتش با سایر ترس ها متفاوت است و موجب می شود کودک در مقابل خطر، احتیاط کند به همین دلیل مفیدند؛ زیرا کودکان همیشه در سنی باقی نمی مانند که تحت حمایت ما باشند و دیر یا زود وارد اجتماع بزرگتری می شوند که پر از حوادث خطرناک است و ما نباید آن ها را در مقابل این خطرها، بی دفاع بگذاریم و ترس همان وسیله دفاعی بسیار خوب است که جان آن ها را از خطرهای حتمی مثل برق گرفتگی، آتش سوزی و غرق شدن نجات می دهد.
هشدار دادن یک مهارت است که والدین باید آن را بیاموزند زیرا هدف ما در هشدار، آموزش احتیاط به کودکان است و اگر مهارت های لازم را کسب نکنیم و ندانیم کی و کجا و به چه نحوی هشدار بدهیم، تبدیل به ترس های مضر می شود که اثرات منفی بسیار بدی را در پی دارد.
علل ترس:
- ترس های به عمد: غالبا از جانب والدین است زیرا گمان می کنند با ترساندن، فرزندشان تربیت می شود. این رفتار کاملا اشتباه است و گاهی اثر مخرب آن از تنبیه بدنی هم بیشتر است؛ زیرا مفاهیمی که در ذهن ماست با مفاهیمی که از روی ترس در ذهن کودک متبلور می شود کاملا متفاوت است.
- ترس های تصادفی:مثل ترس ازحیوانات به دلیل تجربه ای تلخ از حمله سگ یا ترس از تاریکی به علت دیدن فیلم های ترسناک و شنیدن داستان هایی از قبیل جن.
عوامل ژنتیکی در انتقال ترس از والدین به فرزندان
- ترس های اکتسابی: ترس هایی که فرزند از اطرافیان، خصوصا مادر خود کسب می کند؛ مثلا وقتی مادر، حشره ای مثل سوسک یا زنبور را می بیند جیغ می کشد و فرار می کند، واضح است که این ترس را به فرزند خود هم منتقل می کند.
- ترس های عاطفی: ترس هایی که به علت هیجان و تنش های عاطفی و فشار روحی در کودک ایجاد می شود. مثل اضطرابی که با دور شدن از پدر و مادر برای فرزند حاصل می شود و در قالب های مختلف خود را نشان می دهد مثل ترس از مدرسه که ممکن است دلیلش دوری از پدر و مادر باشد.
روش های مقابله با ترس
دو راه برای مقابله وجود دارد:
۱. پیشگیری: پیش از آنکه کودک، در موقعیت های ترسناک قرار بگیرد آمادگی های لازم را به او بدهید؛ مثلا اگر احتمال می دهید فرزندتان از صدای رعد و برق می ترسد او را به حیاط ببرید و با همدیگر به آسمان نگاه کنید و به او بگویید: «الان در آسمان برقی را می بینی» و بعد از اینکه برق را دید بگویید: «الان صدای بلندی را می شنوی» و به این شیوه با او بازی کنید.
۲. کاهش ترس:
برای کاهش ترس در کودکان باید به چند اصل مهم توجه کرد:
- هرگز کودک خود را بابت ترسش مسخره یا تحقیر نکنید.
- در فرایند درمان برای کاهش ترس، هرگز عجله نداشته باشید زیرا که ترسش را افزایش می دهد.
- قصه هایی را برای او تعریف کنید که قهرمان آن کودکانی شجاع هستند.
- سعی نکنید او را از آنچه می ترسد دور نگه دارید زیرا که تنها راه غلبه بر ترس، رو به رو شدن با آن است ولی کاملا سنجیده عمل کنید؛ مثلا اگر از آب می ترسد هرگز به طور ناگهانی او را در استخر یا دریا پرت و رها نکنید یا اگر از تاریکی می ترسد هرگز او را وادار نکنید که در اتاق کاملا تاریک، تنها بخوابد زیرا ترسش را تشدید می کند بلکه در زمانی که سالم و سر حال است کم کم او را با آنچه می ترسد رو به رو کنید و تا به مرحله ای عادت نکرده وارد مرحله بعدی نشوید.
- ترسش را ریشه یابی کنید و از او بخواهید علت ترسش را بگوید.
- نسبت به ترس فرزندتان خونسرد باشید و حساسیت نشان ندهید.
- بیش از حد لزوم از او مواظبت نکنید اجازه دهید خودش از چیزهایی که می ترسد دوری کند.
- دلداری اش دهید تا بتواند بر ترسش مسلط شود.
- هرگز بر روی احساس ترسی که دارد سرپوش نگذارید زیرا که از نظر کودک واقعی اند؛ بلکه به آن اعتراف کنید و با او همدردی کنید و برایش توضیح دهید.
- هرگاه عملی شجاعانه، هر چند کوچک، از او دید تشویقش کنید.
- بازی های مناسب برای کاهش هر ترسی را یاد بگیرید.
- در موقعیت ترسناک، باید عاقلانه و بسیار خونسرد عمل کنید زیرا کودک در چنین موقعیت هایی از شیوه برخورد شما الگو برداری می کند.