نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
سؤال 1ـ روانشناسان و متخصصان مسائل تربیتى، بر بازى كودكان بسیار تأكید مىكنند؛ علت این همه تأكید چیست؟
جواب:
این همه تأكید بر بازى كودكان، به جهت اهمیت آن است. بازى، عامل مهمى براى رشد عاطفى، عقلانى و اخلاقى كودكان شمرده مىشود. رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه وآله) بازیگوشى كودك در كودكى را مایه فزونى عقل او [1] و امام كاظم (علیه السلام) باعث بردبارى او در بزرگسالى مىداند. [2]
كودكان با بازى سرگرم مىشوند و لذت مىبرند و افزون بر آن، مهارتهاى زندگى (لباس پوشیدن، غذا خوردن، رعایت نظم، رعایت نوبت، برقرارى ارتباط با دیگران و...) را تمرین و ایفاى نقش مىكنند و در آینده بهتر مىتوانند كارهاى روزانه خود را انجام دهند. قوانین بازى، كودك را آماده مىكند تا اصول و مقررات زندگى اجتماعى را درك و بدانها عمل كند. در جریان بازى، كودك مىآموزد كه چه چیزى خوب و چه چیزى بد است. او یاد مىگیرد كه اگر بخواهد در بازى پذیرفته شود، باید راستگو، درستكار، عادل و با انضباط باشد.
كودكان، بسیارى از اصول ارزشمند اخلاقى و اجتماعى مانند از خودگذشتگى، كمك به دوستان، صبر و مقاومت، رعایت حقوق دیگران، تحمل دیگران، تفاهم، همكارى، اتحاد، ارزشمندى گروه و... را در بازى مىآموزند. بازى آنقدر اهمیت دارد كه امروزه در مراكز روان درمانى، اتاقى را به «بازى درمانى» اختصاص دادهاند تا با مشاهده بازى كودك یا از راه بازى درمانگر با كودك، به توانایىها و ضعفهاى او در زمینههاى گوناگون پى برده، از راه بازى، مشكلات عاطفى و اجتماعى او را درمان كنند؛ براى مثال، كودك، هنگام بازى با حیوانات عروسكى و نقش دادن به آنها (نقش خود، پدر، مادر، خواهر یا برادر)، مشكلات ارتباطى یا عاطفى اعضاى خانواده با خود را بروز مىدهد و درمانگر با مشاهده بازى مىتواند به او كمك كند.
دختر كوچكى كه هنگام بازى، عروسك را به شدت تنبیه مىكند (به این دلیل كه شلوارش را خیس كرده است)، در حقیقت دارد رنجى را نشان مىدهد كه از سختگیرى مادر در این مورد برده یا مىبرد.
وقتى پسر كوچكى، هنگام بازى با خرس عروسكى، او را از لولو خرخره و امثال آن مىترساند مىتواند نشانه این باشد كه والدینش نیز او را مىترسانند.
سؤال 2ـ اگر به بازى كودكان توجه جدى نداشته باشیم، آنان را از چه فوایدى محروم كردهایم؟
جواب:
بازى براى كودكان فواید بسیارى دارد:
1. آشنایى با دنیاى اطراف:
كودك از طریق بازى، با دنیاى اطراف (رنگها، شكلها، اندازهها، جنس اشیا و اهمیت آنها) آشنا مىشود و اطلاعات مفیدى به دست مىآورد؛ براى مثال، هنگام آب بازى مىفهمد كه برخى اشیا در آب شناور مىمانند و برخى در آب فرو مىروند.
2. احساس آرامش:
كودك هنگام بازى، بسیارى از ناكامىهایش را به كامیابى تبدیل مىكند و آرزوهایى را كه بدانها نرسیده، برآورده مىسازد و در نتیجه احساس آرامش مىكند.
3. رشد و تقویت عضلانى:
بازى، عاملى مهم براى رشد و تقویت عضلانى كودك است كه سلامت جسم او را نیز تضمین مىكند. بازى باعث تحرك عضلات بزرگ و كوچك مىشود؛ هنگام راه رفتن و دویدن و پریدن، عضلات بزرگ بدن، و زمان بازى با اسباببازىهاى قابل انعطاف (خیمر یا گل بازى) و مكعبها، عضلات كوچك تقویت مىشود. بازى، كودك را در كنترل اندامها توانا، و تعادل جسمى او را تقویت مىكند.
4. تقویت مهارت سخن گفتن:
كودك در بازى با همسالان، مجبور مىشود واژگان بیشترى را به كار گیرد كه نتیجهاش، تقویت مهارت سخن گفتن است.
5. تقویت حواس:
در بازى، حواس كودك به ویژه حس لامسه، بینایى و شنوایى او تقویت مىشود.
6. ایجاد خلاقیت:
بازى، عاملى مهم براى ایجاد خلاقیت و ابتكار كودك است؛ در آن هنگام مىكوشد نقشهاى طرح كند تا بهتر و زودتر به نتیجه برسد.
بىتوجهى به بازى كودكان، آنان را از این فواید محروم مىكند.
سؤال 3ـ بازى چگونه مىتواند مشكلات هیجانى ـ عاطفى فرزند را از بین ببرد؟
جواب:
بازى، وسیلهاى بسیار مهم براى از بین بردن مشكلات هیجانى ـ عاطفى فرزندان از جمله خشم، ترس و اضطراب است.
بسیارى از بازىها باعث تخلیه هیجانات كودك مىشود و خشم او را مىكاهد. وقتى فرزند شما هنگام بازى در نقش قهرمانى خوب ظاهر مىشود و با موجودى پلید مبارزه مىكند، در حقیقت خشم خود را كنترل مىكند.
او وقتى نقش هیولا را بازى مىكند، در واقع ترس خود از هیولا را كاهش مىدهد. او با ایفاى نقش فردى شجاع در بازى، و مبارزه با بدىها و زشتىها، بر تشویش درونىاش پیروز مىشود.
وقتى فرزند شما در دكتر بازى، عروسك خود را معاینه و به آن آمپول تزریق مىكند، دارد ترس خود از پزشك و آمپول را كاهش مىدهد. او هنگام ترس از دزد، نقش پلیس، و زمان ترس از آتش، نقش آتشنشان را بازى مىكند.
كودك نوپایى كه از افتادن از پله مىترسد، مىكوشد با بازى (بالا رفتن و پایین آمدن از پله) ترس ناشى از افتادن را در خود از بین ببرد.
كودك در بازى، به علت وقوع رخدادها پى مىبرد و خود این آگاهى، عاملى براى كاهش ترس است؛ براى مثال وقتى با سوزن، بادكنكى را مىتركاند، یاد مىگیرد كه سوراخ شدن و تركیدن بادكنك با صدا همراه است و از آن پس كمتر از صداها مىترسد. والدین نیز مىتوانند از طریق بازى با كودك، در كاهش مشكلات هیجانى ـ عاطفى او از جمله ترس مؤثر باشند.
سؤال 4ـ آیا مىتوان از بازى براى اصلاح اختلالات رفتارى كودك استفاده كرد؟
جواب:
بازى، شیوهاى مؤثر در رفع اختلالات رفتارى و در مواردى اختلالات عصبى (ناخن جویدن) است؛ به طور مثال، شما مىتوانید براى اصلاح بىنظمى فرزند خردسال خود و عادت دادن او به جمع كردن ریخت و پاشهایش پس از بازى از بازى استفاده كنید.
1. بازى ركوردگیرى:
به او بگویید مىخواهم وقت بگیرم و ببینم در چه زمانى مىتوانى اسباببازىهایت را جمع كنى و روز بعد از او بخواهید ركوردش را افزایش دهد.
2. بازى جادوگرى:
به او بگویید پنج دقیقه اتاقت را ترك مىكنم و بعد بر مىگردم. مىخواهم بدانم آیا مىتوانى مثل جادوگرها در یك چشم به هم زدن اتاقت را مرتب كنى یا نه.
3. كارآگاه بازى:
شما مىتوانید نقش كارآگاهى را ایفا كنید و دنبال اسباببازىهایى بگردید كه سرجایشان نیستند.
سؤال 5ـ فرزند 1 سالهام دوست دارد دائم كنارش باشم تا به بازى انفرادى بپردازد. آیا راهكارى براى عادت دادن او به بازى مستقلانه وجود دارد؟
جواب:
بهترین كار این است كه بازى را با او به طور اشتراكى آغاز كنید و بعد براى مدت كوتاهى (حدود 2 دقیقه) بازى را ترك كرده، دوباره برگردید. كودك 1 ساله شما نیاز دارد حضور شما را احساس كند تا با امنیت خاطر بیشترى به بازى بپردازد؛ البته مقصود این نیست كه دائم با او بازى كنید. كافى است مدتى را با او در یك اتاق بگذرانید و تا حدودى با او همراه شوید؛ اما تمام توجه خود را به او معطوف نكنید. گاهى لمس كردن شانه كودك، بر احساس امنیت او مىافزاید. شما در این زمان مىتوانید به برخى از كارهاى خود برسید؛ براى مثال مىتوانید به كارهاى سادهاى چون پاك كردن سبزى با برنج، اتو زدن یا تا كردن لباسهاى شسته شده و... بپردازید. این كار شما به او كمك مىكند تا به تدریج استقلال بیشترى در بازى انفرادى (بدون حضور شما) پیدا كند.
در صورت ضرورت جدایى شما از او، و حضورتان در آشپزخانه یا دستشویى و یا بالكن منزل، یك كشو داراى اشیاى جالب توجه براى كشف یا چند تكه از وسایل آشپزخانه مانند قاشق و بشقاب و ملاقه و كفگیر (بدون خطر و دور از اجاق خوراكپزى) مىتواند او را مشغول كند.
زمان استحمام نیز فرصت مناسبى براى بازى مستقلانه كودك است؛ البته حتما با حضور شما؛ زیرا كودك 1 ساله فقط در فضایى با ارتفاع چند سانتىمتر آب خفه مىشود.
توجه داشته باشید كه فرزند 1 ساله شما نمىتواند بیشتر از 10 دقیقه مستقلانه بازى كند. با بالا رفتن سن كودك، این زمان افزایش مىیابد.
سؤال 6ـ براى فرزند 4 سالهام چه بازىهایى مناسب است؟
جواب:
افزون بر بازىهاى مربوط به كودك 3 ساله، فرزند 4 ساله شما (چه دختر و چه پسر)، به «قهرمان بازى» نیز بسیار علاقهمند است و مىكوشد اداى قهرمانان را در آورد.
پسر شما در قالب قهرمانانى چون سوپرمن یا مرد عنكبوتى با بدىها و موجودات شرور مبارزه مىكند و دختر نیز خود را در قالب قهرمانان زن در داستانهاى افسانهاى مانند سسیندرلا قرار مىدهد و بر ملكه بدجنس و جادوگر زشت با نامادرى ستمگر پیروز مىشود.
گاهى علاقه به این قهرمانان آن قدر زیاد مىشود كه دوست دارد او را با نام همان قهرمان مثلا مرد عنكبوتى صدا كنید و علاقهمند است اسباببازىهاى مخصوص همان قهرمان (لباس، نقاب، شمشیر و...) را برایش بخرید كه خوب است «گاهى» به این خواستهاش تن دهید.
در مواردى، قهرمان بازى كودكان به ویژه پسران به خشونت واقعى تبدیل مىشود (احتمالا به دلیل میزان بالاتر تستسترون [3] در پسرها) كه باید مراقب باشید. در این صورت، پیشنهاد بازى آرامتر یا خوردن خوراكى خوشمزه یا شنیدن قصهاى زیبا مىتواند مشكل را حل كند.
فرزند شما آن قدر توانمند شده است كه مىتواند به توپ لگد بزند؛ آن را پرتاب كند و بگیرد و خود نیز بپرد. او قادر است سه چرخهاش را با ركاب زدن به عقب نیز براند؛ با قیچى (البته قیچى اسباببازى و نه قیچى مخصوص بزرگسالان) كاغذها را ببرد و جورچینهاى پیچیدهتر را كامل، نمایشهاى عروسكى را اجرا، و برنامههاى تلویزیونى را تقلید كند.
او مىتواند ده مكعب را روى هم قرار دهد و پس از نشان دادن شما، از شش مكعب، سه تا پله بسازد و در بازىهاى صفحهاى مانند «مار و پله» موفق خواهد بود.
سؤال 7ـ با توجه به روایات دینى كه 7 سال اول زندگى كودك را سن بازى مىدانند، آیا معنایش این است كه از 7 سالگى به بعد، مانع بازى كودك شویم؟
جواب:
درست است كه 7 سال دوم زندگى كودك، دوره آموزشپذیرى او است؛ اما معنایش این نیست كه باید از بازى منع شود. فرزند شما تا پایان یازده سالگى كودك است و همچنان به نشاط و شادابى نیاز دارد؛
به همین جهت به معلمان و مربیان مدارس (به ویژه مقطع ابتدایى) پیشنهاد مىكنیم همزمان و همراه با آموزش دروس، از برنامههاى آموزشى بازىگرا و بازىهاى «با قاعده» نیز استفاده كنند؛ زیرا بازى، فرصت گرانبهایى را براى یادگیرى و اندیشهورزى دانشآموزان فراهم مىسازد. بازى، روى تمام ابعاد یادگیرى دانشآموز اثر مثبت مىگذارد و بر هوش و مهارت سخن گفتن او مىافزاید.
دانشآموز هنگام بازى از طریق «آزمون و خطا» نكاتى را درباره زندگى مىآموزد و اطلاعات موجود در ذهن خود را پردازش مىكند.
همان گونه كه پیشتر گفتیم براى بازى كودكان زیر 7 سال محدودیتى وجود ندارد؛ اما با ورود كودك به دوره آموزشگاهى، بازى او محدودتر مىشود؛ زیرا باید قسمتى از وقت خود را صرف آموزش كند.
همان گونه كه امامان معصوم (علیهم السلام) در 7 سال اول بر بازى كودك تأكید كرداند، براى زیادهروى در آن در سنین بالاتر (به ویژه نوجوانى) هشدار دادهاند.
امام على (علیه السلام) مىفرماید: «لا یُفلح مَن وَلَهَ باللعب». [4] كسى كه شیداى بازى شود، رستگار نخواهد شد. «لا یثوب العقل مع اللعب». [5] خرد با بازى تكامل نمىیابد.
سؤال 8ـ چرا كودكان خردسال هنگام بازى با هم دعوا مىكنند و چگونه مىشود به آنها كمك كرد؟
جواب:
دنیاى ذهنى خردسالان با بزرگسالان متفاوت است. آنها قواعد بازى را به خوبى درك نمىكنند یا این قواعد پس از مدتى كوتاه برایشان مبهم مىشود. آنان با توجه به ظرفیت پایینى كه دارند، زود از بازى خسته مىشوند و در مواردى تحمل باختن را ندارند؛ بنابراین، نباید خردسالان را هنگام بازى به حال خود رها كرد. باید در طول بازى نزدیك آنان باشیم تا هنگام نیاز، به آنان كمك كنیم و مانع درگیرىهایشان شویم.
در صورت نظارت بر بازى آنان، شما مىتوانید با مشاهده نشانههایى از آغاز درگیرى، با رفع ابهام از قواعد بازى یا پیشنهاد بازى نوبتى و یا تعیین نقشها در بازى به آنها كمك كنید.
در صورتى كه ابتكارهاى شما نتیجه نمىدهد و نظر آنان را هم نمىشود به چیز دیگرى معطوف كرد، پیشنهاد مىشود، آنها را براى مدتى (10 دقیقه) از هم جدا كنید و بعد از اتمام این مدت بگویید: «یا بازى تعطیل، یا بازى بدون دعوا» كه خردسالان به طول معمول، پیشنهاد دوم را مىپذیرند؛ چون بازى به تنهایى برایشان چندان لذتى ندارد.
گاهى لازم است توجه كودكان به چیز دیگرى معطوف شود. دادن مقدارى خوراكى یا نوشیدن آب میوه، پیشنهاد دیدن كارتون یا فیلم مناسب، اجراى مسابقه یا شنیدن داستانى زیبا یا بیرون بردن آنها براى قدم زدن مىتواند مشكل را حل كند.
گاهى درگیرى و دعوا بین كودكان و همسالان خاصى است. در این صورت، پیشنهاد مىشود مدت زمان بازىهاى آنها كوتاه، تعداد دیدارهاى آنان كم، و ارتباطشان با دیگر همسالان بیشتر شود.
سؤال 9ـ دختر 5 ساله من، پس از بازى با همسالان، به سختى و با گریه از آنان جدا مىشود. با این مشكل چگونه مواجه شوم؟
جواب:
این مشكل بسیارى از خانوادهها است؛ چون براى اغلب كودكان، اتمام بازى و جدا شدن از همسال سخت است. او اوقات لذتبخشى را با همسال خود سپرى كرده و مىداند كه جدایى از او، به معناى پایان لحظات لذتبخش است.
براى تعدیل این مشكل، از راهكارهاى ذیل استفاده كنید:
1. ارتباطات خود را با نزدیكان و آشنایان بیشتر كنید. یكى از علل مهم این مشكل، نگرانى فرزند شما از عدم تكرار یا دیر تكرار شدن این اوقات خوش و لذتبخش است.
2. در صورت عدم امكان یا سخت بودن ارتباطات فامیلى، زمینه حضور فرزند خود را در پاركها و محیطهاى عمومى كودكان بیشتر كنید تا با ارتباطهاى مقطعى با همسالان و دوستان موقتى، این نیاز را برآورد.
3. در منزل، وقت بیشترى را به بازى با او اختصاص دهید.
4. در ایجاد ارتباط با همسالان خاص، زیادهروى نكنید. به طور معمول، وابستگى شدید به برخى همسالان، این مشكل را بیشتر مىكند.
5. دست كم 15 دقیقه پیش از جدایى، به او اعلام كنید كه باید بازى را تمام كند و آماده شود. خوب است هر 5 دقیقه یكبار، این یادآورى را تكرار كنید. یادتان باشد كه كودكان براى انتقال از یك فعالیت به فعالیت دیگر، به زمان نیاز دارند.
6. در صورت مقاومت براى جدایى، به او بگویید كه مىتواند پس از رسیدن به منزل، لحظاتى را با دوستش تلفنى صحبت كند.
7. تعیین وعده دیدار بعد با دوستش نیز او را براى جدا شدن آمادهتر مىكند.
برخى كودكان اصرار مىكنند كه بدون حضور شما در منزل میزبان بمانند. با فراهم بودن شرایط (سن مناسب كودك، نسبت نزدیك فامیلى با میزبان، امنیت جسمى كودك، رعایت مسائل اخلاقى، عدم وابستگى و...)، موافقت موردى شما اشكالى ندارد. در غیر این صورت، چارهاى ندارید كه به خواستهاش بىتوجهى كنید و تسلیم گریه و قشقرق او نشوید.
سؤال 10ـ دوست دختر 6 سالهام براى وا داشتن فرزندم به انجام خواستههایش، دائم او را به قهر تهدید مىكند و دخترم نیز تسلیم او مىشود. چگونه روحیه تسلیمپذیرى او را از بین ببرم؟
جواب:
این وضعیت براى فرزند شما مطلوب نیست؛ زیرا هم او را تحت فشارهاى روحى قرار مىدهد و هم ممكن است به خواستههایى از دوستش تن دهد كه به صلاح او نیست. این گونه كودكان به طور معمول در دوران نوجوانى، راحتتر تسلیم فشار گروه همسالان مىشوند؛
بنابراین، با راهكارهاى ذیل به این وضعیت پایان دهید:
1. خودباورى (اعتماد به نفس) او را با شكوفایى استعدادهایش بالا ببرید.
2. محبت و مهربانى خود را به او بیشتر كنید. حالت تسلیمپذیرى او ممكن است به جهت خلأهاى عاطفى باشد.
3. میزان بازى با او را افزایش دهید تا قسمتى از نیازهاى او را برآورید و از تشنگى او براى بازى با همسالش بكاهید.
4. ارتباط او را با همسالان دیگر بیشتر كنید تا جایگزینهایى را براى این دوست داشته باشد. فرزند شما وقتى رابطه دوستى را در یك نفر منحصر مىبیند، مجبور است تسلیم او شود.
5. ارتباط او را (پس از یافتن جایگزین) با این همسال كمتر كنید تا به مرور وابستگىاش نیز كمتر شود.
6. به او آموزش دهید تا از تهدیدهاى دوستش نهراسد و مقاومت در برابر او را تمرین كند؛ براى مثال به او بیاموزید كه در مقابل تهدیدهاى دوستش به قهر كردن، او نیز بگوید با دوست دیگرش بازى خواهد كرد.
سؤال 11ـ پسر 8 سالهام تحمل باختن در بازى را ندارد. چگونه آستانه تحمل او را بالا ببرم؟
جواب:
برخى كودكان به این دلیل تحمل باختن را ندارند كه میزان خودباورى آنان پایین است. به اعتقاد بوویچ (1998 م) متخصص بازى درمانى كودكان، «كودكانى كه احساس منفى و بدى درباره خود دارند، به بردن بیشتر اهمیت مىدهند». اگر مىخواهید آستانه تحمل او را در باختن افزایش دهید، اعتماد به نفس او را بالا ببرید.
فرزند خود را هرگز با برادر، خواهر یا همسالى كه بازیكن بهترى است، مقایسه نكنید. خوب است قبل از بازى، درباره برد و باخت توضیح دهید و بگویید كه لازم نیست انسان همیشه برنده باشد؛ همان گونه كه قهرمانان بزرگ ورزشى نیز همیشه برنده نمىشوند. او باید بیاموزد كه برد و باخت نیز نوبتى است.
برخى والدین، به گونهاى با فرزند خود بازى مىكنند كه همیشه او برنده باشد. توصیه مىكنم گاهى زمینه باختن فرزندتان را فراهم سازید و پس از باختن او، برد قبلىاش را یادآورى كنید.
بازىهاى غیر رقابتى (بازىهایى كه برنده و بازنده ندارند) با خودتان، و تشویق و ترغیب او به این گونه بازىها با همسالانش مىتواند در كاهش این مشكل مؤثر باشد، بازىهاى حدس زدنى (گل یا پوچ)، ضربه زدن به بادكنك، انداختن توپهاى كوچك در حلقه، و براى كودكان كوچكتر از فرزند شما، قایم باشك و برج سازى با مكعبها، نمونههایى از بازىهاى غیر رقابتى هستند.
یكى از علل مهم سخت بودن پذیرش باخت هنگام بازى با همسالان، برخورد نسنجیده والدین است. توجه بیش از حد آنان به مسأله برد و باخت، خوشحالى فراوان هنگام برد فرزند و اظهار ناراحتى هنگام باختن او و ذكر جملههایى مثل «بازنده به هیچ دردى نمىخوره» و مانند آن، نمونههایى از این گونه برخوردها است.
خوب است بىاهمیت بودن باختن را با روش الگویى نیز به او نشان دهید به این صورت كه وقتى در بازى مىبازید (و گاهى خود، زمینه باختن خویش را فراهم مىآورید)، خیلى راحت بگویید: من باختم؛ اما واقعا بازى جالب و لذتبخشى بود.
سؤال 12ـ فرزند 6 سالهام در بازى با همسالان و گاهى هنگام بازى با پدرش تقلب مىكند. او را چگونه متوجه كنم كه رفتارش درست نیست؟
جواب:
تقلب در بازى، در حقیقت یعنى عدم رعایت قوانین بازى، و این از دید فرزند 6 ساله شما به مفهوم تقلبى كه بزرگترها آن را مىشناسند نیست؛ حتى ممكن است به واقع قوانین بازى را درك نمىكند.
براى رفع این مشكل، قوانین بازى را با فرزندتان مرور کنید و به او بگویید كه اگر مىخواهد با پدر یا دوستانش بازى كند، باید قواعد بازى را رعایت كند؛ و گرنه اعتمادشان از او سلب مىشود و دیگر با او بازى نخواهند كرد و حتى این مسأله ممكن است در روابط دیگر همسالان با او نیز اثر بگذارد.
برخى كودكان به این دلیل در بازى تقلب مىكنند كه تحمل باختن را ندارند. شما باید آستانه تحمل او را در این زمینه بالا ببرید.
سؤال 13ـ پسر 11 سالهام هنگام دوچرخه سوارى، اصلا به مسائل ایمنى توجه نمىكند و این مسأله مرا نگران كرده است. چه كنم؟
جواب:
این مسأله اهمیت دارد؛ زیرا ممكن است خطرهاى جدى را در پى داشته باشد؛ پس با توجه به نكات ذیل بكوشید هر چه زودتر مشكل را حل كنید.
1. او را با قوانین خیابانها آشنا سازید.
2. نكات ایمنى مربوط به دوچرخه سوارى را به او بیاموزید.
3. از او بخواهید درباره قوانین دوچرخه سوارى و نكات ایمنى آن و به ویژه آمار حوادث در این زمینه، تحقیقى بنویسد. براى ترغیب او به این پژوهش، از معلم او نیز مىتوانید كمك بخواهید و حتما براى این كار پاداش خوبى در نظر بگیرید.
4. با مهربانى و عطوفت از او بخواهید كه خود را به خطر نیندازد.
5. با توجه به اهمیت مسأله، لازم است عواطف او را تحریك كنید. به او بگویید دوستش دارید و نمىتوانید مصیبت از دست دادنش را تحمل كنید.
6. آگاه ساختن او از موارد مشابهى كه به دلیل عدم رعایت نكات ایمنى، جان خود را از دست دادهاند (حتى در صورت لزوم، ملاقات با خانوادههاى مصیبت دیده) بسیار مؤثر است. خواندن حوادث تأثر برانگیز در این زمینه از نشریات حوادث، او را متنبه مىسازد.
7. براى اطمینان از اثرگذارى راهكارهاى پیشین، با خودرو خود او را تعقیب كنید و در صورت مشاهده رفتارهاى خطرناك، دوچرخه را در صندوق عقب ماشین بگذارید و فرزندتان را به خانه بیاورید یا به مقصدش برسانید و بگویید فردا فرصت دیگرى به او مىدهید.
8. در صورت بىنتیجه بودن اقدامهاى شما، با او معامله كنید. دوچرخهاش را بفروشید و به جاى آن (حتى با پول بیشترى) برایش وسیله بىخطرى بخرید.
9. سرانجام چارهاى جز اعمال شیوه محرومیت با قفل كردن یا فروختن دوچرخه ندارید.
سؤال 14ـ همسر من، بازى والدین با كودكان را رفتارى نابخردانه و باعث كسر شأن آن دو مىداند. آیا این اندیشه درست است؟
جواب:
با استفاده از روایات دینى و نوع برخورد اولیاى الاهى با این مسأله، با اطمینان مىتوان گفت كه اندیشه همسر شما درست نیست. بازى والدین با كودكان، آثار و بركات بسیار ارزشمندى دارد كه نباید فرزندان را از آنها محروم كرد.
با توجه به این كه والدین، مهمترین افراد براى كودك هستند، دوست دارد وارد دنیاى او شوند و با وى بازى كنند. بازى والدین با كودك، احساس خودباورى را در او تقویت مىكند.
اگر بازى پدر و مادر با كودك باعث كسر شأن آن دو مىشد، رسول گرامى (صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم (علیهم السلام) با فرزندان خود یا كودكان دیگر بازى نمىكردند.
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) در جمع یاران، سر خود را براى حسن و حسین كه از سر و گردن حضرت بالا مىرفتند، پایین مىآورد و گاهى آنان را مىگرفت و مىبوسید. [6]
روزى رسول گرامى (صلی الله علیه وآله) در حركت به سمت میهمانى، مىكوشید حسین را كه با پسرها بازى مىكرد بگیرد؛ ولى او به این سو و آن سو فرار مىكرد. حضرت او را مىخنداند و سرانجام او را گرفت. [7]
آن بزرگوار، زبانش را براى حسین كوچك در مىآورد و كودك سرخى زبان را مىدید و مىخندید. [8]
حضرت گاهى براى حسن و حسین (علیهما السلام) نیمخیز مىنشست و آنان را بر پشت خود سوار مىكرد و مىفرمود: شتر شما شتر خوبى است. [9]
روزى دستان حسین را گرفت و پایش را روى پاى خود گذاشت و مىفرمود: بیا بالا چشم كوچولو. بیا بالا چشم كوچولو. [10]
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) با دختر خواندهاش زینب نیز بازى مىكرد و پى در پى او را با تعبیر «زینب كوچولو» صدا مىزد. [11]
بازى با كودكان آن قدر از دیدگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مهم بوده كه حتى هنگام نماز هم مانع بازى آنان نمىشد. روزى هنگام نماز، حسین خردسال در حال سجده بر دوش حضرت سوار شد و پاهایش را تكان مىداد و مىگفت: هى هى. وقتى پیامبر مىخواست از سجده سر بردارد، او را به آرامى مىگرفت و كنار خود مىگذاشت و حسین دوباره همان كار را تكرار مىكرد. [12]
فاطمه زهرا (علیها السلام) نیز با فرزند خود حسن، بازى مىكرد؛ او را به هوا مىانداخت و شعر زیبایى را مىخواند و مىفرمود:
«اشبه اباك یا حسن و اخلع عن الحق الرسن
و اعبد الها ذا منن و لا توال ذا الاحن»
حسن جان! مانند پدرت على باش و ریسمان را از گردن حق بردار. خداى احسان كننده را بپرست و با دشمنان و كینهتوزان دوستى مكن. [13]
سؤال 15ـ با توجه به این كه من و همسرم هر دو شاغل هستیم و فرصت بازى با فرزندمان را نداریم، آیا خرید اسباببازىهاى متنوع مىتواند این كمبود را جبران كند؟
جواب:
اسباببازى براى فرزند شما لازم است؛ اما جاى بازى والدین با او را نمىگیرد.
متأسفانه در دنیاى امروز، برخى والدین به جهت مشغلههاى فراوان، از بازى با فرزند خود باز مىمانند و گمان مىكنند كه اسباببازىها و وسایل بازىهاى الكترونیكى (سگا، پلىاستیشن، سونى، رایانه و...) جاى خالى آنان را پر مىكند.
فرزند شما نیازهاى متفاوتى دارد؛ مانند جورچین (پازل) كه داراى تكههاى مختلفى است و براى كامل شدن، هیچ تكهاى جاى تكه دیگر را نمىگیرد؛ پس در حد نیاز براى او وسایل بازى و حتى وسیله بازى الكترونیكى تهیه كنید؛ اما وقتى را نیز براى بازى با او اختصاص دهید.
اگر روزانه پدر یك ساعت وقت مفید و مادر نیز یك ساعت مفید و مستقل براى فرزندشان در نظر بگیرند، كافى است؛ البته لازم نیست این زمان مستمر باشد؛ بلكه مىتوان آن را به زمانهاى مختلف چند دقیقهاى تقسیم كرد.
سؤال 16ـ شوهرم اجازه نمىدهد تك فرزند 5 سالهام با همسالانش بازى كند و او را به فعالیتهاى آموزشى و كارهاى جدىتر و مهمتر وا مىدارد؛ آیا این رفتار درست است؟
جواب:
متأسفانه برخى والدین و مربیان، بازى را براى كودك اتلاف وقت مىدانند؛ در حالى كه بازى صرفا سرگرمى نیست و اثر سازندگى و آموزندگى نیز دارد.
این نظر همه روانشناسان و متخصصان مسائل تربیتى است:
ویلیام استرن، بازى را غریزهاى براى رشد و نمو استعدادها و تمرین مقدماتى براى آینده مىداند.
كارل گروس مىگوید: بازى، یعنى آماده شدن براى كارهاى بزرگ و جدى در آینده.
ادوارد كلاپارد، مربى سوئیسى، بازى را وظیفه و هدف زندگى كودك مىداند و معتقد است كه فقط در هواى بازى است كه وجود روانى كودك مىتواند استنشاق كند و در نتیجه منشأ اثر شود؛ پس این رفتار همسر شما شایسته نیست.
فرزند شما به ویژه در این سن به شدت به بازى نیاز دارد. در وجود او نیرویى نهفته (پتانسیل) وجود دارد كه باید با بازى و تحرك رها شود. جلوگیرى از بازى در این سن، یعنى جلوگیرى از بچگى كردن و عدم ارضا به وسیله بازى كه بسیار خطرناك است، او را در بزرگسالى به نابهنجارى «كودك صفتى» دچار مىكند؛ یعنى از او رفتارهاى كودكانه سر خواهد زد. یادتان باشد انسانى كه در كودكى بچگى نكند، در بزرگسالى بچگى خواهد كرد.
فرزند شما در بازى با همسالان، افزون بر لذتى كه مىبرد، نقشهایى را به عهده مىگیرد كه در زندگى آینده به او كمك خواهد كرد. ایفاى نقشهاى مختلف اجتماعى در بازى، باعث ایجاد روحیه همكارى در خانواده و اجتماع مىشود.
سؤال 17ـ من به دلیل رعایت مسائل بهداشتى و ترس از بیمارى فرزند خردسالم، مانع از خاك بازى و آب بازى او مىشوم. آیا این كار را تأیید مىكنید؟
جواب:
خاك بازى و آب بازى براى خردسالان، بسیار جذاب است.
رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه وآله) مىفرماید: «إن الترابَ ربیعُ الصّبیان». [14] همانا خاك، تفریحگاه [مساوى سبب شكوفایى] كودكان است.
آن بزرگوار، كودكان را به این دلیل كه با خاك بازى مىكنند، دوست دارد. [15]
براى كودكان، گودالى پر از شن و ماسه در فضایى باز، بسیار جذاب است و یك بیل دستى و قوطى یا سطل كوچك، مىتواند ساعتها آنان را به خود مشغول سازد. آب بازى نیز باعث آرامش كودكان مىشود. امروزه در فرهنگسراهاى كودك و برخى مراكز نگهدارى كودكان، افزون بر بازىهاى فكرى و آموزشى، به آب و خاك و گل بازى توجه ویژه مىشود؛ پس فرزند خود را از این گونه بازىها محروم نكنید.
نكته مهم، رعایت مسائل بهداشتى در نوع خاك و گل و رعایت دماى مناسب فضا و آب، هنگام خاك بازى و آب بازى كودكان است.
توجه داشته باشید كه برخى حیوانات، فضولات خود را زیر خاك و ماسه پنهان مىكنند.
سؤال 18ـ کودک 9 ساله چقدر در روز بازی کند تا به درسهایش هم لطمه نخورد؟
پاسخ:
برای کودکان زیر 7 سال، محدودیتی در بازی نیست. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «دَع ابنک یلعب سبع سنین». [2] فرزندت را رها کن تا 7 سالگی بازی کند؛
اما میزان بازی کودک 9 ساله باید محدود شود؛ البته این محدودیت به شرایطی (تفاوتهای فردی کودکان) بستگی دارد. در برخی کودکان، پتانسیل و نیروی نهفته بیشتر است؛ بنابراین، به بازی بیشتری نیاز دارند. برخی کودکان در سنین زیر 7 سال، تحت آموزشهای رسمی قرار گرفته و از جهت بازی، اقناع و ارضا نشده اند؛ پس برای جبران آن محدودیتها، پس از 7 سالگی، نیاز افزونتری به بازی دارند. کودکان دارای خواهر و برادر، به جهت رابطه با آنان، بیش از تک فرزندها اشباع می شوند؛ از این رو، زودتر احساس بی نیازی می کنند.
با توجه به این تفاوتهای فردی کودکان، میزان مشخصی را نمی توان برای بازی کودکان 9 ساله تعیین کرد. به طور کلی (به جهت رهایی والدین از سردرگمی) می توان یک پنجم وقت فراغت کودک را پیشنهاد کرد؛ یعنی با جدایی زمان حضور در مدرسه و خواب، حدود 10 ساعت وقت فراغت دارد که می تواند 2 ساعت آن را به بازی و بقیه را به انجام تکالیف درسی، کلاسهای هنری یا ورزشی، تلویزیون، قصه، مهمانی، نظافت شخصی و... بپردازد.[2] ـ وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 21، ص 473.
سؤال 19ـ همسرم دائم با پسر 3 سالهام بازىهاى ترسناك مىكند و در بازى، نقش موجودات وحشتناك را به عهده مىگیرد. آیا پیامد منفى نخواهد داشت؟
جواب:
طبیعى است كه فرزند شما از این گونه بازىها به هیجان مىآید و شاید خودش نیز بىمیل نباشد؛ اما به طور قطع پیامدهاى منفى خواهد داشت.
توجه داشته باشید كه خردسالان نمىتوانند مرزهاى خیال و واقعیت را از هم باز شناسند و این گونه بازىها آنها را دچار وحشت مىكند یا دست كم كابوسهاى وحشتناكى را در پى خواهد داشت؛ به ویژه كه جاندار پندار نیز هستند و به شكلها و اشیا جان مىدهند و ممكن است این ترس به اشیاى بىجان نیز گسترش یابد.
نكته مهمتر این كه ممكن است در دنیاى واقع هم از موجوداتى (گربه، سگ، خرس و...) كه پدر نقش آنها را به عهده مىگیرد بترسد، و این ترس تا سالها او را رها نسازد.
این مسأله در دزد بازى، پلیس بازى، دكتر بازى و مانند آن نیز صادق است. نشان دادن چهرهاى ترسناك از دزد یا پزشك یا افرادى از ملیتهاى مختلف نیز همین پیامدها را دارد.
در صورتى كه فرزند شما علاقه فراوانى به این گونه بازىها دارد و بر بازى با پدر به این صورت اصرار مىورزد، باید بازى، بسیار ملایم، كوتاه و زودگذر باشد.
__________________________
پی نوشت:
[1] ـ متقى هندى، كنزالعمال، ج 11، ص 91 .
[2] ـ كلینى، كافى، ج 6، ص 57 .
[3] ـ TESTOSTERONE: هورمونى است كه باعث رفتارهاى پر انرژى و پر هیجان مىشود.
[4] ـ آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ص 425 .
[5] ـ همان، ص 364 .
[6] ـ محمدى رى شهرى، حكمت نامه كودك، ص 263 به نقل از شرح الاخبار، ج 2، ص 115 .
[7] ـ همان، ص 265 به نقل از مستدرك صحیحین، ج 3، ص 194 .
[8] ـ همان، ص 269 به نقل از صحیح ابن حبان، ج 15، ص 431 .
[9] ـ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 43، ص 285 .
[10] ـ تاریخ دمشق، ج 13، ص 194 .
[11] ـ متقى هندى، كنزالعمال، ج 7، ص 140 .
[12] ـ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 43، ص 296 .
[13] ـ ابنشهر آشوب، مناقب، ج 3، ص 389 .
[14] ـ متقى هندى، كنزالعمال، ج 16، ص 458 .
[15] ـ محمدى رى شهرى، حكمت نامه كودك، ص 271 به نقل از المواعظ العددیه، ص 259 .